شرح زندگی نوجوانی و خاطرات جبهه و جنگ جواد نجفی ضمن ملاقاتی كه خداوند تبارك و تعالی عنايت فرمود به محضر امام امت (ره) شرفياب شده و با حضور در محضر آن امام بزرگوار و گرفتن انرژی از آن زعيم و رهبر فرزانه مسير انقلابی و سياسی خودم را از آن منبع نورانی كسب نمودم […]
شرح زندگی نوجوانی و خاطرات جبهه و جنگ جواد نجفی
ضمن ملاقاتی كه خداوند تبارك و تعالی عنايت فرمود به محضر امام امت (ره) شرفياب شده و با حضور در محضر آن امام بزرگوار و
گرفتن انرژی از آن زعيم و رهبر فرزانه مسير انقلابی و سياسی خودم را از آن منبع نورانی كسب نمودم .
پس از بازگشت به شهر مشهد ، بنا به درخواست آموزش و پرورش به عنوان مسئول برگزاری اردوی دانش آموزان نخبه مدارس مشهد
عازم اردوگاه گلمكان مشهد شدم و طی ده روز حضور در اردوگاه و همراهی بادانش آموزان ممتاز و انتقال تجربيات اردوهای گذشته
به هم سن و سالهای خودم روحيه بسيجی بودن را در ضمير خودم با عنايت حضرت امام(رض) ايجاد كردم .
پس از طی دوران راهنمايی ، وارد دبيرستان شهيد جباريان مشهد شده و در رشته علوم تجربی ادامه تحصيل داده
و همزمان در بسيج مسجد جوادالائمه مشهد كه اخوي بزرگترم در انجا به عنوان رزمنده و جانباز حضور داشتند ، فعاليتم را آغاز كردم .
سال دوم تجربی ضمن انتخاب به عنوان فرمانده بسيج از طرف سپاه مشهد ، عازم جبهه های نبرد حق عليه باطل شدم و
در يگان غواصی و اطلاعات عمليات و گردان خط شكن در لشکر پنج نصر مشهد در منطقه عملياتي اروند و شلمچه بارها حضور پيدا كرده و با عزيزان بسيجی محشور شدم .
در جزيره مارد نزديك كارخانه صابون نزديك خرمشهر و آبادان در محل آلوده به مواد شيمايی ، جانباز شده و دست و پاهایم به شدت تاول زد و
مدتی در مشهد تحت درمان قرار گرفتم و الحمدلله تاولهای شديدی كه عفونتی شده بود درمان شد
ولی آسيب به ريه همچنان به عنوان يادگار دفاع مقدس هنوز ميهمان من است .
نظرات